Saturday, July 25, 2009

نماز سبز

اين نوشته اي است پر معنا از مردي از جنس روحانيت اما آزاده در رابطه با نماز جمعه 26 تيرماه تهران به امامت ايت ا... هاشمي رفسنجاني و حضور سبز مردان پاك و آزاده اين ديار :

عکس ها و فيلم هاي نماز جمعه ديروز را ديدم و داستانش را شنيدم. مبهوت ماندم. اينها ديگر چه کساني هستند؟ مانده ام نام اين حضور را چه بگذارم؟ شجاعت کم است. تهور در برابر اين عمل خود جبن است. آيا ديوانگي است؟ آيا جنون است؟ اينها مثل شعله هاي ديوانه آتش اند. قرار ندارند ولي برقرارند. نيستند ولي هستند. اذانش را بر سر بام ها گفتند و نمازش را در خيابان ها خواندند. به محل برگزاري نماز راه شان ندادند! ندهند. آن جا گاهي خدا را هم راه نمي دهند.

گفتند يکي داشت با کفش نماز مي خواند!

آن نماز به تمامي نمازهاي بدون بينش مي ارزد. به تمام نمازهاي ابلهاني که به سجاده خالي اقتدا مي کنند.

گفتند دختري در نماز مويش بيرون بود!

آن نماز به تمام نمازهاي آن زن متهتکه مي ارزد. زني که نماز مي خواند و با آبروي مومنين بازي مي کند. اين نمازي خوانده ظاهرا خالي از شئون فقهي ولي پر از حق جويي و عدالت طلبي. فروعش را بلد نيست ولي اصولش را خوب فهميده است.

نمي دانم چه بگويم. نمي توانم ارزش گذاري کنم. فقط کم آورده ام. هرچه بيشتر به عکس ها نگاه مي کنم بيشتر حسادت مي کنم. غبطه مي خورم.

1 comment:

نوگل said...

امید به نظرت اخرش چی میشه ؟ :(